مطالب و دست نوشته ها

مطالب و دست نوشته ها

انوااع مطالب زیبا خاطرات ، دل نوشته ها ،هنری،یادداشت ها ،داستان ها ،سرگرمی وخاطرات شهدا و ...
مطالب و دست نوشته ها

مطالب و دست نوشته ها

انوااع مطالب زیبا خاطرات ، دل نوشته ها ،هنری،یادداشت ها ،داستان ها ،سرگرمی وخاطرات شهدا و ...

خدایا گرفته ام ، گرفته

 خدایا گرفته ام ، گرفته


لحظه هایی در دلم می گذرد


با کلی خاطره و حادثه


 تمامش همیشه دغدغه


دغدغه هایی بی سرانجام


پریشانی هایی نابه فرجام


ثانیه هایی سر درگم


روزهایی آشفته


همچون کلافی سردرگمم


خدایا عمری ست


رسوخ کرده ای در وجودم


همین امید مانده  در جسم و جانم


 گویند خنده بر هر دردی دواست


ولیکن به قول شاعر


اما خنده ی تلخ من


 از گریه غم انگیز تراست


تا به کی باید آرام گیرد این دل


خداست که می داند


دوشنبه 2 فروردین 1395


ساعت 2:45 بعد از ظهر


یا علی التماس دعا

عید بزرگ ولایت مبارک

سلام دوستان عزیز اینم عیدی های بنده

در

عید سعید غدیر غدیر خم






سلام دوستان و مخاطبان گرامی :

سلام دوستان و مخاطبان گرامی :

به علت شروع کلاسام و درسای سنگینم دیگه فرصت اونقدر نیست که بیام پای سیستم  بشینم  ، چون  از ساعت 6:30 به بعد دیگه در خانه حضور ندارم تا ساعت 1:30 ظهر.

سیستم بنده هم  که جزء عتیقه جات محسوب  میشه  یه بار بالا میاد 6 باربالا نمیاد .

  خلاصه باید فکر لب تاب باشیم فعلاً دردسر زیاده  ، مقدور نیست .

عید غدیر   رو پیشاپیش تبریک به همه مسلمانان  به خصوص شما دوستان و مخاطبان گرامی تبریک عرض می نمایم ،

اگر تونستم حتماً عیدی هامو در همین جا به نمایش می گذارم،

ممنون    و تشکر از لطف همه بزرگوارانی که در این مدت سر زدند ، شرمنده از اینکه دیر جواب دادم ، اگر بتونم گه گداری و لیکن نه همیشه  یه سری میزنم.

اول برای همه و در نهایت ما رو هم اگر قابل  می دونید دعا کنید ، در هرکجای دنیا مشغول هر

کاری که هستید موفق  و موید باشید.

ممنون   ،  یا علی ،  استجابت دعا



چه زیبا از باران گفتی ...

به نام ایزد منان

چه زیبا از باران گفتی

باران

باران

باران

دلم هوای باران را کرد

قطره هایی چون بلور های

نگینی شفاف

که دل آدمی را با خود می برد

در باران است که آدمی

شادی بر دلش احاطه می کند

احساسی یس زیبا

بر دلش غلبه می کند

چون پسته خندان

خنده بر لبانش

جاری می شود

گویی انگار بنده 

یاد خدا در  دلش

زمزمه می کند

 چه زیباست این

قطرات آرامش بخش

هر قطره ای از آن  بر

گونه های آدمی  چون

 بلور در خشان می غلطد

و گاهی اوقات

اشک های دلتنگی را

پنهان می نماید

آه چه رحمت  دل انگیزی

خدایا باران رحمتت را بر

ما بر سر ما  فرود آور

الهی ، آمین ،یا رب العالمین

9:20 صبح روز پنج شنبه 94/06/12

یا علی التماس دعا

یه نکته جالب در مورد غذا

به نام خالق یکتا

پس

اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم

سلام دوستان ان شاءالله که حالتون خوب باشه 

امروز می خوام یه چیز جالب در مورد غذا بگم تون :

نمی دونم تا حالا امتحان کردید یا نه ولی بنده یه باربه پیشنهاد آقا جونم امتحان کردم 

خیلی هم خوشمزه شد:

 محصول های از تولید به مصرف رو در رنگ های مختلف  مشاهده کنید :

 بنده بادمجان های سیاه و سفید رو شستم و پوست گرفتم  بعدش بادمجان ها رو

بدون اینکه تکه تکه کنم  حدوداً نیم ساعتی در آب نمک گذاشتم ، چند دقیقه بعد

آب کشی کردم و گذاشتم آبش خارج بشه ،حالا همون طوری سالم و درسته

توی روغن سرخش کردم  به این صورت :

 

 بعد از اون هم بامیه ها رو بعد از شستشو و آبکشی وبعدشم کمی صبر کردم

 که آبش خارج شه در روغن سرخ کردم

 

چون بامیه ها یه خورده زیادی درشت شده بود  ودیر جمع کرده بودیم باید یه

خورده   می جوشید که نرم می شد  و  قابل خوردن می شد  با  گوجه های

ترش و   کوچولو  گذاشتم  جوشید  البته اون  ابعاد  بزرگ بامیه ها  رو  که در

تصویر مشاهده می کنید دیگه قابل خوردن نبود فقط  دونه هاشو می شد

بخوری باقیش رو  هم باید می ریختیم دور .

و نکته ی جالب  در این غذا این جا بود که با اینکه بادمجون ها سالم بودش و لیکن

خیلی خوشمزه شده بود شمام امتحان کنید شاید خوشتون اومد البته ناگفته نماند

که  بنده از ادویه های خاص خودمم هم در داخل غذا استفاده کردم و در این جا برای

اینکه می خواید بادمجون ها رو درسته و سالم داخل روغن سرخ کنید از بادمجون های

قلمی استفاده کنید خیلی بهتر و خوشمزه تر می شه .

در آخر  بستگی  به  مزاج تون  داره  این غذا رو  که یا در کنار برنج می تونید میل کنید

یا همین طور رو با نان میل کنید در کنار خانواده محترم .

شاید مخاطب این پست آقایون باشن ولی میتونن به ماماناشون یا خانم هاشون

بگن درست کنن شاید خوششون بیاد .

اینم تزئین دوستان با همین بادنجون  های سالم سرخ شده

دوستان امیدوارم که خوشتون اومده باشه ...

ان شاءالله همیشه کامتون خوشمزه و شیرین باشه ... خدارو شکر که خدا این همه

نعمت بهمون داده ، ان شاءالله که قدرش رو بدونیم و همیشه و در همه حال شاکر

نعمت های او باشیم ، الهی ، آمین ، یارب العالمین ...

 موفق باشید ، یا علی ، التماس دعا

دوستان ...

سلام

چه روز زیبایی خواهد بود

وقتی بهترین ها را برای دیگران بخواهید

افکارتان بکر است و زلال,

افکار از جنس انرژی اند و

انرژی، کار انجام می دهد.

در کلام آسمانی آمده است:

دعا قضا را بر می گرداند،

هر چند آن را محکم کرده باشند !

به همین سادگی...

کمترین مهربانی این است,

 که برای هم دعاکنیم

با تمام وجود...

بهترینها را از خداوند برایتان مسالت دارم.

شهریور نود چهار مبارک

برایتان........

ﻳﻚ ﺑﺎﻍ ﺳﻼﻡ ...

ﻳﻚ ﺳﺒﺪ ﻣﺤﺒﺖ ...

ﻳﻚ ﺩﻧﻴﺎ ﻋﺸﻖ ...

ﻳﻚ ﻋﺎﻟﻢ ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﻲ ...

ﻳﻚ ﺩﺷﺖ ﻻﻟﻪ ...

ﻳﻚ ﺻﺤﺮﺍ ﻣﺴﺘﻲ

ﻳﻚ ﻛﻮﻩ ﺩﻭﺳﺘﻲ ...

ﻳﻚ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺳﺘﺎﺭﻩ ....

ﻳﻚ ﺟﻬﺎﻥ ﺯﻳﺒﺎیی ...

ﻳﻚ ﺩﺍﻣﻦ ﻧﻴﻚ ﻧﺎﻣﻲ ...

ﻳﻚ ﻋﻤﺮ ﺳﺮﻓﺮﺍﺯﻱ ...

ﻳﻚ ﺗﺒﺴﻢ ﻧﺎﺯ ...

ﺍﺯ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺑﺮﺍﻳﺘﺎﻥ ﺧﻮﺍﻫﺎﻧﻢ ...

ﺁﺭﺍﻣﺶ ﻣﻬﻤﻮﻥ ﻫﻤﯿﺸﻪ

ﺧﻮﻧﻪ ﺩﻟﺘﻮﻥ ﺑﺎﺷﻪ،،،،،،

ماه شهریور پر از معجزه لبخند

❤️

 

سلام دوستان :

این چند روزه به خاطر این پست ها ازم خیلی سوال شده که  آیا بنده

معلمم ؟؟؟

 تو جواب شون باید بگم ، نه این بنده ی حقیر معلم نیست ، ولیکن

خیلی عشق معلمی رو داره ، خیلی  با بچه ها بودن رو دوس داره

ولیکن قسمتش معلمی  نشده ، ولیکن نظر بنده اینه که  آدم که

همیشه نباید معلم باشه   که معلمی کنه ، اصلاً معلمی همیشه

باید درس وکلاس و مدرسه باشه ؟؟

یعنی آدم نمی تونه یک کلمه رو که یاد گرفته به کسی یاد بده ؟؟؟

حضرت علی (ع) می فرمایند :

هر کس کلمه ای به من بیاموزد مرا بنده خویش کرده است.

بنده یه چند روز از طرف یه مکانی بهم پیشنهاد شد که  اگه دوست 

دارم برم اردوی جهادی ،

شاید باورتون نشه ، اصلاً بنده نمی دونستم اردوی جهادی چی

هست، با پرس و جو از اطرافیان یه  چیزایی متوجه شدم، و بعد

راضی کردن خانواده بالاخره بار سفر رو بستیم ،

ما رو بردن روستاهای محروم که برا بچه ها و خانم های روستا 

در حین یاد دادن هر چی که یاد گرفتیم با توجه با سوالاتی که

می کنیم مشکلات مردم روستا رو هم استخراج کنیم ، که این کار 

یک پیش زمینه ای بشه برای حل مشکلات مردم و بچه های روستا.

ناگفته نماند که رفتن به اردو هم همین طوری یهویی نیست که

هر کس از راه بیاد بره قبلش باید یه سری کارا رو انجام بده ...

خلاصه چند روزی رو ما از نزدیک با مردم روستا و بچه های روستا

آشنا شدیم و مشکلات شون رو متوجه شدیم

حالا یک گروه جهادی دیگه  ان  شاءالله قراره در شهریور ماه برن

با تعداد خیلی بیشتر از ما که ان شاءالله با همکاری مسئولین و

فرماندار اون بخش ان شاءالله  مشکلات مردم روستا و بچه ها

رو حل کنن.

ولیکن توی این مدت متوجه شدم خدایی ما داریم تو بهشت

زندگی می کنیم ،

اگه از مشکلات و سختی هایی که  بعضی از مردم و بچه های

اون جا  داشتند رو بگم شاید اشک تون در بیاد  ولیکن به این

نتیجه رسیدم که این  بنده حقیر در هر کجایی هست باید خدا

رو شکر کند حتی بابت این نفسی که می کشد .

ممنون از همه ی شما دوستان که سر زدید و صبر و تحمل

پیشه کردید و  پست های مربوط به این قسمت رو نگاه و

مطالعه فرمودید.

دوستانم مثل گندمند ،

یعنی بودنشان یک دنیا برکت و نعمت است  ،

و نبودنشان قحطی و گرسنگی ست ،

ومن چه خوشبختم که زر خوشه های گندم اطرافم موج می زند.

با تشکر از لطف تمامی دوستان مهربان

یا علی ، التماس دعا

عکس هایی از روستای الست علیا و دبستان عمار یاسردر اردوی جهادی

 

 

عکس هایی ازمردمان و  خود روستای الست علیا

دبستان عمار یاسر روستای الست علیا

 

 بچه ها و مردم روستا در دبستان عمار یاسر

روستای الست علیا

 

روزهاش تموم شد ،  فقط خاطراتش موند ، دوستان یادم میاد بعضی

از بچه ها به خاطر مشکلات بعضی از مردم  روستا که داشتند اشک

در چشم های شان حلقه می زد و دست به دعا  بر می داشتند

خالصانه در درگاه خداوند  یکتا  اشک می ریختند ، چه لحظه هایی

بود ، لحظه هایی که هیچ گاه از ذهنم نخواهد رفت ...

دوستان ان شاءالله که این گونه پست هایم  مورد توجه تان

قرار گرفته باشد ، بنده که در این اردو خیلی چیزها از بچه ها

یاد گرفتم ، دوستان بدون هیچ ریایی به بچه ها خالصانه خدمت

می کردند ، از کوچک ترین فرد  گرفته تا بزرگترین فرد

بهترین اردویی بود که

بنده با اینکه هیچ کدوم از بچه ها رو نمی شناختم با همشون دوست

شدم. ان شاءالله که اجر همشون با خدا و ائمه اطهار

اردوی جهادی یعنی عشق ، صمیمیت ،محبت ،

یعنی خالصانه خدمت کردن ،

یعنی پیدا کردن بهترین دوست ها

یا علی ، التماس دعا

پروردگارا 1 نفر روزی هیچ نسبتی با من نداشت ...

سلام دوستان 1 پست دیگه از اردوی جهادی مونده منتها امروز

آماده نشد ، ان شاءالله در روزهای آتی خواهم گذاشت ، امروز

این دلنوشته رو که چند روز پیش  ضمن خواندن نوشته ی یکی

از دوستان به ذهنم خطور کرد را می گذارم ، بخوانید :


خدایا چه دنیای عجیبی ست

پروردگار 1 نفر روزی

هیچ نسبتی با من نداشت

غریبه  بود در نظرم روزها و مدت ها

اصلاً او را ندیده بودم و نمی شناختم

بعد از مدتی گشت  محرمم

و عاقبت روزی سرنوشت

مرا با او روبرو کرد

با خطبه ای من شدم

محرم به او

عجب لحظه ای باشکوهی ست

آن لحظه که پروردگار  عالمی

می اندازد مهر او را در دل

آن قدر  مهر او را

در دلم جای داد

که  عادت کردم به بودن او

ودر این روز ها شب ها اگر

کنارم نباشد

دلتنگ او می شوم

یارب لحظات و ثانیه ها را

بر این بنده های حقیرت

تنگ مگردان

طاقت دوری و سختی

دلتنگی و صبر را نیز عطا بفرما

الهی ، آمین

8:46 صبح روز سه شنبه  94/05/27

یا علی ، التماس دعا

عکس هایی از روستای منگلی

سلام دوستان و مخاطبان گرامی :

 

دوستان این هم عکس هایی از روستای منگلی  که  خودمم 1 روز

به این  روستا رفتم که 1تعدادی  رو خودم عکس گرفته بودم  و باقی

رو هم  دوستان لطف کردند  فرستادند

 

مردم روستای منگلی

 درخت زیبای پسته در حیاط این روستائیان

 

گیاه اسفند که در این منطقه فراوان بود

دبستان آزادگان در روستای منگلی

 بچه ها و خانم های روستای منگلی در  دبستان آزادگان

با بچه های جهادی

در این جاهم بچه های پرستار  مون در حال معاینه بودند

 و در نهایت تجربه یک روز بارانی در مدرسه در اردوی جهادی

این هم بچه های پاک و بی ریای روستای دلوچاه

سلام بر دوستان بزرگوار

بچه های ساده و بی ریا:

معصومه خانم گل مون

مهتاب جون

پریسا خانم

سکینه خانم

نیلوفر خانم

اینم عاطفه جون که خیلی بچه بامحبتی بودش ، هر روز

دستمو می گرفت می بوسید

این هم سایر عکس ها از بچه های روستا

این جا هم بچه ها رو برده بردیم پارک